تجویزها و بایدها در اقامه عدالترصدخانه عدالت اجتماعی

از فریاد عدالت تا پیوست عدالت

مسیر امروزین اقامه عدالت، به چیزهایی بیش از نقد و اعتراض هم نیاز دارد.

عدالت و عدالتخواهی مسیر و تاریخی به درازای عمر خود انقلاب اسلامی دارد. این آرمان در طول ۲۰ سال گذشته و با پرچم‌ها و عَلَم‌های گوناگونی حمل و برافراشته شده است. ورود و گسترش فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی نیز جنس و سبک کاری و مطالبات کنشگران و دلسوزان عدالت را دستخوش تغییرات ریز و درشتی کرده است. سوای از پیچیدگی ماهیت و نیت بازیگران مختلف این عرصه، عمدتاً تصویر عدالتخواهی با نوعی اعتراض، فریاد و نقد به ضعف‌ها، محافظه‌کاری‌های افراطی، تبعیض‌ها و شکاف‌های عمیق معیشتی و فسادهای سیاسی-اقتصادی همراه بوده است. انتقاداتی که امروز خود را در تعداد لایک، فالوور و ریتوئیت نیز منعکس کرده است.

از سوی دیگر فاصله‌گذاری اغلب کنشگران این ارزش با قدرت رسمی و دستگاه‌های اجرایی، برای آن‌ها نوعی استقلال، توان و ظرفیت نظارت مستقلانه و بیرون از سیستم را فراهم آورده است اما شاید این استقلال، باعث نوعی تقلیل پیچیدگی‌های حکومت‌داری  در اذهان بعضی عدالت­خواهان شده است تا جایی که هرنوع نقد یا خراب کردن وضعیت‌های  ناعادلانه و نامطلوب را نوعی نسخه شفابخش اقامه عدالت تصور کند.

اما واقعیت میدانی نظام سیاست‌گذاری و اجرایی کشور کمی متفاوت رخ می‌نماید. انبوه بازیگران داخلی و بین‌المللی با نقاب‌های خودی و غیرخودی طیف وسیعی از منافع، علایق و سلیقه‌های متکثر را نمایندگی می‌کنند و بنا به ظرفیت قدرت رسمی و غیررسمی خود غایات مطلوب و عدالت مقصود خود را در قالب خط‌مشی‌ها و قوانین متعدد دنبال می‌کنند. تجربه انتخابات مجلس ۱۳۹۸ برای جمعی از عدالتخواهان را باید یک کنش جدید و البته درس‌آموز برای فعالین آن دانست.

با در نظر گرفتن مجموع این شرایط، به نظر می‌رسد مسیر امروزین اقامه عدالت تنها با فریاد و اعتراض حل نخواهد شد و نیاز به نسخه‌ها و راه‌های ایجابی در سطوح مختلف حاکمیتی دارد؛ حاکمیتی که در دهه اخیر بیشتر فریادها را آشوب و تشویش می‌فهمد.

مطالبه ۶ شهریورماه ۱۴۰۰ رهبر معظم انقلاب از دولت سیزدهم درباره «پیوست عدالت» اگرچه خطابی مستقیم به دولت مستقر اما خواستی غیرمستقیم از همه دغدغه‌مندان و کنشگران عرصه راهبردی عدالت برای بازگشایی جبهه و معبری جدید و ایجابی به سمت اقامه آن است. نوک پیکان این حمله، سیاست‌ها و قوه عاقله نظام سیاست‌گذاری است که به جای یک ظلم خصوصی، جورِ عمومی را مرتکب شده و طیفی از مردم را از قیام به قسط ساقط کرده است!!

  • پیوست عدالت نیز همانند همه مسیرهای قبلی عدالتخواهی ایجابی، نمی‌تواند فارغ و جدای از ورود به مباحث نظری یا اتکای به مبانی متقن برای شناخت درست مسائل و ارائه مسیرهای عادلانه باشد.
  • پیوست عدالت همانند هر ابزاری دیگر، مشابه و سابقه‌ای در ادبیات دانشی بین‌المللی دارد که نیازمند بررسی و تدقیق است.
  • پیوست عدالت باید برای کاربرانش خوش فهم و کاربردی باشد.
  • پیوست عدالت نباید مشابه با اسلاف خود-پیوست فرهنگی- به قهقرای اداری بیفتد.
  • پیوست عدالت همانند خود عدالت باید از منظومه ارزش‌های دینی(آزادی، پیشرفت، امنیت، رفاه، معنویت و…) نمایندگی کند.
  • پیوست عدالت ظرفیت مطالبه‌گری جدی برای تحقق عدالت در سطح ملّی فراهم می‌کند.
  • پیوست عدالت بدون داشتن تصویری دقیق از وضعیت امروز عدالت اجتماعی قابل تحقق نخواهد بود.
  • پیوست عدالت یک بسته متنوع است که هم ابزارهای نظری-فکری می‌طلبد و هم اقتضائات رسانه‌ای-ترویجی نیاز دارد.

پیشنهاد مرور دوباره پرونده گرای عدالت در زمینه «پیوست عدالت» و بایسته‌های آن خالی از لطف نیست.


دکتر علیرضا سجادیه

پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا