دایره تنگ تعریف رایج اقتصاد دانشبنیان
تعریف رایج و رسمی اقتصاد دانشبنیان بهگونهای است که عملاً طیف وسیعی از تولیداتی که توسط آحاد مردم صورت میگیرد از دایره شمول آن خارج است.
قرار گرفتن شعار «تولید؛ دانشبنیان و اشتغالآفرین» برای سال ۱۴۰۱، مجدداً توجهها را به مقوله دانشبنیان بودن جلب نمود. مفهومی که برای دستیابی به غایت مطلوب خود نیازمند است تا مورد واکاوی قرار گیرد.
براساس ماده ۱ قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان (۱۳۸۹) و همچنین ماده ۳ آییننامه اجرایی قانون حمایت از شرکتها و موسسات دانشبنیان (۱۴۰۰)، شرکتهای دانشبنیان با قید «فناوریهای برتر» (High-Tech) بیان شدهاند: «شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، شرکت یا مؤسسه خصوصی یا تعاونی است که به منظور همافزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی (شامل گسترش و کاربرد اختراع و نوآوری) و تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوریهای برتر و با ارزش افزوده فراوان به ویژه در تولید نرم افزارهای مربوط تشکیل میشود».
این تعریف از دانشبنیان عملاً منجر میشود تا بخش زیادی از فعالیتهایی که عموم مردم با آن درگیر هستند از دایره اثرگذاری خارج شوند. نگاهی به آمار حوزه فعالیت شرکتهای دانشبنیان و تمرکز آنها در کلانشهرها (بخصوص پایتخت) نیز موید این ادعاست (نمودارهای زیر).
این درحالی است که رهبر معظم انقلاب منظور خود را از دانشبنیان، استفاده از دانش در فرآیند تمامی کارهای تولیدی (اعم از فناوری برتر و غیر آن) ذکر مینمایند که نتیجه آن افزایش بهرهوری و به تبع ارتقای کیفیت، کاهش هزینه و افزایش رقابتپذیری است: «منظور از اقتصاد دانش بنیان، نگاه علمی و فناورانه به تولید در همه عرصهها است که نتیجه آن، کاهش هزینههای تولید، افزایش بهرهوری، ارتقای کیفیت محصولات، رقابتپذیر شدن تولیدات در بازارهای جهانی و کاهش قیمت تمامشده محصولات در داخل خواهد بود. دستیابی به پیشرفت عادلانه در اقتصاد و حل مشکل فقر فقط از مسیر تقویت تولید دانش بنیان میگذرد» (۱ فروردین ۱۴۰۱).
همچنین ایشان در بیانات دیگری انحصار این مفهوم از حوزه صنعت را رد میکنند و به تمامی عرصهها از جمله کشاورزی و دیگر فعالیتها تسری میدهند: «شرکتهای دانشبنیان هم فقط مخصوص صنعت نیست؛ در صنعت، در کشاورزی، در خدمات، در نیازسنجی؛ جمع بشوند، نگاه کنند ببینند بنگاههای گوناگون اقتصادی به چه چیزهایی نیاز دارند، کمبودهایشان کجا است، این را به آنها ارائه بدهند؛ شرکت دانشبنیان حتّی در این زمینه هم میتواند فعّال باشند» (۲۹ بهمن ۱۳۹۳).
اقتصاد دانشبنیان با تعریف رایج آن مدتی است دیگر در ادبیات بینالمللی کمرنگ شده است. حتی بانک جهانی از سال ۲۰۱۲ دیگر شاخص اقتصاد دانشبنیان را منتشر نمیکند. شاید مفهوم Mass Production قرابت بیشتری با استفاده از دانش در جهت افزایش بهرهوری تولید داشته باشد بهگونهای که به سادگی میتواند در دسترس عموم مردم قرار گیرد و علاوه بر افزایش تولید ملی، اشتغال را نیز افزایش دهد. همچنین در دسترس بودن آن برای تمامی آحاد جامعه میتواند منجر به کاهش شکاف طبقاتی از طریق ایجاد توازن در توزیع درآمد گردد (نمونههایی از آن در کلیپ فوق قابل مشاهده است).
محمد قائدامینی
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام