اخبار هسته

گفتگوهایی پیرامون عدالت آموزشی (۱)

فهم و تحلیل ادبیات موجود در حوزه عدالت آموزشی و پایش آثار پژوهشی تولید شده با محوریت این موضوع، در فرآیند رسیدن به الگوی مطلوب عدالت آموزشی، امری بسیار ضروری است. به همین منظور هسته عدالت پژوهی مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام اقدام به جمع‌آوری اسناد علمی مرتبط با عدالت آموزشی کرده و در طی جلسات مباحثه به فهم، تحلیل و نقد این آثار می‌پردازد.

اولین جلسه از این مباحثات شنبه ۱۰ خرداد ماه ۱۳۹۹ برگزار شد. محوریت این جلسه رساله دکتری آقای جهانبخش اورک با موضوع «تبیین و تحلیل مفهوم عدالت آموزشی و دلالت‌های تربیتی آن در نظام تعلیم‌وتربیت ایران» بود. نویسنده بر آن بوده است تا با طرح آراء مختلف عرصه تعلیم‌وتربیت و بحث پیرامون مفهوم عدالت بین این دو مقوله گره ایجاد کرده و به نظریه عدالت آموزشی برسد. در فصل دوم رساله تعاریف رایج عدالت در بین متفکران غرب و اسلام مثل رویکرد مساوات گرایانه، رویکرد لیبرالی، رویکرد قراردادگرایانه و … مطرح شده و همچنین در فصل سوم آن نظریه‌های انتقال، رشد و پیترز به عنوان سه رویکرد در تعلیم‌وتربیت و بحث می‌شود.

به نظر می‌رسد در فصل چهارم این رساله برقراری ارتباط بین دو مفهوم تعلیم‌وتربیت و عدالت به درستی شکل نگرفته است. تلاقی صرف یک نظریه از تعلیم‌وتربیت با یک نظریه از عدالت لزوما به شکل گیری عدالت آموزشی نمی‌رسد. تعریف مفاهیمی مثل شایستگی و برابری هنوز در خود موضوع عدالت دارای ابهام است. بدیهی است متصف کردن این مفاهیم به صفت آموزشی نظیر فایده‌گرایی آموزشی، اخلاق‌گرایی آموزشی، برابری آموزشی و امثال این‌ها به تنهایی کامل نیست. چرا که نظریه‌های عدالت آموزشی باید برآمده از فلسفه ‌و مبانی تعلیم‌وتربیت باشد و بر همین اساس شاید برابری در یک رویکرد و موقعیت تربیتی بی‌عدالتی آموزشی تلقی شده و در اندیشه تربیتی دیگری عدالت آموزشی به حساب بیاید. «نکته اصلی آن است که هر نظریه کاملی در تعلیم‌وتربیت که دارای اتقان کافی بوده و با تمامی اجزای سازنده به خوبی اجرایی شود، عدالت آموزشی نیز در پس خود دارد.» لذا کنار هم قرار دادن دو مفهوم یکی از تعلیم‌وتربیت و دیگری از عدالت، و استخراج یک حکم کلی از آن برای عدالت آموزشی، پژوهشگر را به خطا می‌اندازد.

طبق برآورد اولیه از اسناد پژوهشی مرتبط با عدالت آموزشی می‌توان اینگونه گفت که موضوعات عدالت آموزشی در سه حیطه کلی کیفیت، قابلیت و دسترسی خلاصه کرد. جزئیات هر کدام از این سه مؤلفه نیاز به پژوهش دارد اما تعریف هر کدام به اختصار اشاره می‌شود[۱]:

  • کیفیت: کیفیت تابع علاقه و انتخاب فرد، نیاز جامعه و نهایتا غایت کمالی انسان است. سازگاری بیشتر آموزش با این عناصر، به معنای کیفیت بالاتر آموزش است.
  • قابلیت: ممکن است آموزش با کیفیتی عرضه شود اما بنا به دلایل مختلف، یادگیرنده، امکان بهره‌مندی کامل از این آموزش را نداشته باشد. قابلیت را می‌توان در دو عنصر خلاصه کرد: توانمندی یادگیرنده (ترکیب مهارت و دانش فرد) و ساختار اقتصادی-اجتماعی استضعاف در جامعه (شرایط محیطی که مانع بهره‌مندی شوند).
  • دسترسی: عناصر هفت‌گانه‌ای وجود دارند که در عرصه آموزش، کیفیت‌ساز هستند. ساختار توزیع این عناصر کیفیت‌ساز، دسترسی به آموزش را تعریف می کند. این عناصر عبارتند از: مدیریت، فضا، زمان، معلم، دانش آموز، بودجه و تجهیزات، برنامه درسی.

گفتنی است عموم ادبیات عدالت آموزشی بیشتر در ساحت دسترسی و کیفیت آموزشی بحث می‌کند و کمتر به رکن قابلیت توجه می‌کنند.

هر یک از این عناصر به یکدیگر وابسته هستند. یعنی کیفیت آموزش، نوع دسترسی مخصوص به خود را تعیین می‌کند و برای رسیدن به دسترسی مطلوب، قابلیت متناسب آن کیفیت آموزشی باید در مخاطب وجود داشته باشد. به عبارت دیگر با اینکه وضعیت مطلوب هر سه مؤلفه باید از دل نظریات تعلیم‌وتربیت استخراج شود و اندیشمند تعلیم‌وتربیت درباره آن نظر بدهد، ولی هر سه اینها روی هم اثر می‌گذارند و یکدیگر را تعدیل می کنند.

در جلسه بعد به ابعاد مختلف عدالت اجتماعی و رابطه آن با عدالت آموزشی پرداخته خواهد شد.


[۱] – لازم به ذکر است که در گزارشات آتی به بررسی بیشتر هر یک از این مؤلفه و تعریف از هر یک از اجزای سازنده آن پرداخته خواهد شد. در اینجا صرفا تعریف اجمالی از هریک ذکر می‌شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا