مفهوم عدالت

مقدمه ای بر عدالت پژوهی

همانطور که از عنوان این نوشته مشخص است، این یادداشت مقدمه ای بر عدالت پژوهی است، مقدمه همانطور که از نام ان پیداست، پیش از دیگر مطالب و مقدم بر آن است و به صورت کلی مقدمه به بیان مسائلی می پردازد  که قبل از وارد شدن به اصل موضوع باید نسبت به ان اگاهی داشت.

در سنت متقدم اسلامی، علما ابتدای راه تعلیم موضوعات و علوم، مطالبی را به عنوان رؤوس ثمانیه، یعنی سرآغازهای هشتگانه را طلیعه بحث درباره یک موضوع و وعلم و به عنوان مقدمه ضروری، شروع تعلیم و تعلم در یک دانش بیان می کرده اند، تا زوایای گوناگون ان دانش مشخص تر و دید نسبت به ان موضوع صحیح تر گردد. در حقیقت رسالت اصلی رؤوس ثمانیه، ایجاد بصیرت و شناخت بیشتر متعلمان  و دانش پژوهان است. آیت الله جوادی آملی حفظه الله بر این باورند که: «آنچه تحت عنوان فلسفه علم، مطرح می‌گردد در واقع، کاوش پیرامون علل غایی، فاعلی، صوری و مادی علوم مختلف است و این همان چیزی است که از هنگام تدوین علوم به صورتی هر چند مختصر، در بَدوِ ورود به هر علم تحت عنوان رؤوس ثمانیه علم به بحث گذارده شده است.»

با توجه به عنوان بحث می توان گفت که ورود به عرصه عدالت پژوهی نیز در گام اول خود نیز نیازمند شناخت رؤوس ثمانیه عدالت پژوهی دارد، کما اینکه بازگشت تقریبا تمام مباحث در حوزه عدالت به یکی از امور هشتگانه می‎باشد.

قطعا پرداختن به تمام این مسائل هشتگانه در یک مقاله امکان پذیر نیست اما سعی شد تا به صورت اجمالی به تعیین سوالات و مسائل اصلی این هشتگانه عدالت پژوهی پرداخته شود. در حقیقت این مقاله به دنبال پاسخ به سوالات در حوزه عدالت نیست بلکه بسط پرسش ها و نشان دادن زوایا و شاخه های تحلیلی مورد نیاز برای عدالت پژوهان برای مطالعات و پژوهش های بیشتر است.

این هشت مسئله(رؤوس ثمانیه) ابتدایی در حوزه عدالت پژوهی عبارتند از :

  1. تعریف عدالت

از جمله مبادی عدالت پژوهی، تعریف عدالت است که شروع به کار در این حوزه را میسر می سازد حال انکه بدون اگاهی از تعریف عدالت، شروع به تحقیق در این موضوع بسیار سعب و ناممکن می نماید. اساسا در هر حوزه  علمی اولین برخورد هر محققی با تعریف آن علم و موضوع است که باعث بوجود امدن سوالات و ایجاد نقاط ابهام در ذهن می شود و باعث رجوع برای پاسخ به این سوالات است. تعاریفی از جمله “اعطاء کل ذی حق حقه”، ” وضع الشی فی موضعه” و “التوسط بین الافراط و تفریط” از جمله تعاریف ارائه شده برای عدالت است اعتقاد و قبول هر یک از این تعاریف الزامات و سازوکارهای خاص خود را خواهد داشت و عدالت پژوهی را به مسیر متمایز از دیگر تعاریف سوق خواهد داد.

  1. موضوع عدالت

موضوع هر علمی عبارتست از چیزی که در آن علم، از عوارض ذاتیه آن چیز، بحث و گفتگو می‎شود؛ مثلاً: در علم نحو از عوارض و خصوصیات کلمه و کلام بحث می‎شود؛ پس موضوع علم نحو، کلمه وکلام است. حال سوال این است که موضوع عدالت چیست؟ دقیقا انچه متصف به وصف عادلانه بودن و یا ناعادلانه بودن می شود چه چیزهایی است؟ در حقیقت جواب به این سوال به ما کمک می کند که تا ظرفیت ها و محدودیت های تعاریف پیشنهادی را بهتر ارزیابی کنیم. به علاوه این بحث جایگاه عدالت در حوزه مباحث اجتماعی و ارتباطات ان با دیگر مسائل را شفاف می سازد.

  1. مؤلفان و نظریه پردازان حوزه عدالت

دغدغه عدالت جزء اولین دغدغه های اجتماعی  بشر بوده است و لذاست که تقریبا اکثر متفکران در طول تاریخ، در این باره نظریه پردازی کرده اند. نظریه پردازی در عدالت از زمان افلاطون آغاز شده است و تقریبا هیچ گاه متوقف نشده است کما اینکه می توان ادعا نمود که  بالغ بر ۲۴ تئوری و نظریه عدالت در دنیا مطرح شده است اما با این همه هنوز مرز دانش عدالت پژوهی گاهی اوقات همان تئوری های اولیه افلاطون است.

  1. نظام مسائل و  مباحث مطرح در حوزه عدالت

مقصود از نظام مسائل حوزه عدالت، ساختاری منطقی و جامع از محورها و موضوعات کلان و مسایل حوزه عدالت پژوهی است که نقشه راه پژوهش در ان موضوع را نشان می دهد. در حقیقت نیاز است تا ابتدا محورهای کلان موضوع عدالت تعیین گشته و سپس هر محور به موضوعات جزئی تر تقسیم گردد. مسائل عدالت را می توان در دو محور اصلی و کلان “عدالت مطلق” و “عدالت مضاف” طبقه بندی نمود.  زیرا برخی از مسائل به عدالت با صرف نظر از عرصه های ان مربوط می شود و برخی مسائل در ارتباط با عدالت در عرصه های خاص است هم چون عدالت اقتصادی، عدالت سیاسی و ….. البته تحدید و معین نمودن مسائل حوزه عدالت قطعا به یک پژوهش عمیق نیاز دارد که تاکنون به مرحله انجام نرسیده است.

  1. جایگاه عدالت در میان دیگر علوم

عدالت در ساحت های گوناگون معرفتی مانند فلسفه اخلاق، فلسفه سیاسی، معرفت شناسی، فلسفه حقوق و علومی چون اقتصاد، علوم سیاسی، مدیریت، جامعه شناسی و … ورود و حکومت داشته است. در واقع تلفیق عدالت با این دسته از علوم را می توان ناشی از اهمیت عملی عدالت و گرایش فطری و خواست عمومی برای جلوه گری ان در عرصه اجتماعی و به طور خاص حکومت ها و دولت ها دانست.

شناساسی نقشه کامل و مجموعه جامع از حوزه های مرتبط با عرصه عدالت، نحوه اثرگذاری هر یک از این جنبه های مختلف بر هم، رابطه علوم مختلف با حوزه مورد نظر در تحقق نظری و عملی عدالت و اولویت گذاری پژوهش در هر یک از موضوعات از جمله نقاط مغفول است که  تاکنون به ان پرداخته نشده است.

  1. جنس مسائل عدالت پژوهی

عدالت با توجه به مبانی و ارتباطی که با دیگر علوم دارد از جنس علوم عقلی محسوب می شود اگرچه مباحثی از علوم نقلی نیز در ان مورد توجه قرار می گیرد اما روش و سازوکار حل مسئله در آن استدلال های عقلی و عقلایی می باشد همچنین عدالت چون در حیطه علوم انسانی مطرح می گردد جزء حکمت عملی محسوب شده در حقیقت علوم انسانی دارای ارزش ذاتی نیستند، بلکه بواسطه مقدمه برای عمل بر طبق علم است که مطلوب واقع می شود.

  1. غرض و مقصود از طرح مسئله عدالت

غرض در واقع سبب تالیف یک دانش و عرصه علمی است. لذا می توان غرض پژوهش در حوزه را نیز اقامه عدالت در عرصه جامعه دانست کما اینکه عدالت هدف نظام سازی اجتماعی ادیان و حرکت بشر در چارچوب دین بوده است و این اهتمام جدی به عدالت، در هیچ مکتب بشری به مانند اسلام یافت نمی شود لذاست که می توان اسلام را عادلانه ترین دین یافت که تارو پود ان عجین با عدالت است.

  1. روش های تعلیم در حوزه عدالت پژوهی

با توجه به روش های ذکر شده در مانند تحدید(تعلیم مطلب از طریق تعریف کردن)، تقسیم( رجوع از اعم به اخص)، تحلیل( عکس تقسیم) و برهان(بیان مطلب از طریق قیاس) ، تقریبا از تمامی این روش‎های استدلال در عدالت پژوهی به نحوی استفاده می شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا

Notice: ob_end_flush(): failed to send buffer of zlib output compression (1) in /home/ckuqhhby/qevam12/wp-includes/functions.php on line 5373