موافقان و مخالفان سربازی اجباری، چه استدلالی دارند؟
خوب یا بد بودن، درست یا نادرست بودن و عادلانه یا ظالمانه بودن یک کار را با چه معیاری قضاوت میکنید؟ برخی به نتیجه توجه میکنند (نتیجهگرا) و برخی به رعایت قواعد و اصول اخلاقی (وظیفهگرا). مثلا توقف پشت چراغ قرمز درست است، چون مانع بینظمی میشود (نتیجهگرا) یا درست است چون قانونگرایی درست است (وظیفهگرا).
موافقان و مخالفان سربازی اجباری در ایران نیز برای قضاوت پیرامون این سیاست، استدلالهای مختلفی از نتیجهگرایی و وظیفهگرایی دارند.
نکته اول آن است که بخشی از ادله موافقان و مخالفان در خصوص «اصل سربازی و وجود نیروی نظامی» است که نباید با شیوه «سربازی اجباری» خلط شود. یعنی کسی مخالف وجود نیروی نظامی نیست اما دعوا بر سر شیوه درست آن است. بنابراین نمیتوان در دفاع از شیوه سربازی اجباری به لزوم تامین امنیت یا آمادگی دفاعی همگانی استناد کرد. زیرا این موارد لزوما با سربازی اجباری تامین نمیشوند. همچنین نمیتوان به دلیل اینکه افراد، نسبت به کشور خود باید وظیفه شهروندی را ایفا کنند و مسوول باشند، سربازی اجباری را توجیه کرد. زیرا ایفای وظیفه شهروندی ربطی به سربازی اجباری لزوما ندارد.
نکته دوم اینکه برای توجیه یا نقد سربازی اجباری همگانی، گاهی به نتایج مثبت و منفی آن و گاهی به یک سری اصول اخلاقی اتکا میشود که لزوما طرف مقابل به آنها پاسخ نمیدهد و نقدش نمیکند:
- استدلال نتیجهگرا: موافقان میگویند، سربازی اجباری خوب است چون به خاطر وجود نیروی انسانی ارزان (سرباز)، هزینه تامین امنیت کاهش مییابد. مخالفان این استدلال میگویند که این شیوه موجب اتلاف عمر و انگیزه جوانان میشود، بهرهوری اقتصادی و امنیتی ندارد، مانع اشتغال جوانان و مانع تشکیل خانواده است. پس از نتیجه خوبی هم ندارد. البته یک پاسخ وظیفهگرایانه هم وجود دارد که تکیه به ارزان بودن نیروی انسانی، کاملا استثمارگرایانه و خلاف کرامت انسانی است.
- استدلال وظیفهگرا: موافقان میگویند برابری افراد نسبت به هم، مبنای درست بودن سربازی اجباری است. در طرف مقابل، مخالفان به این موارد اتکا میکنند: عدم توجه به تفاوت استعدادها، مخالفت این شیوه با آزادی و انتخاب فردی، بیتوجهی به حق معامله و انتقال خدمت وظیفه، استثمار نیروی جوان. بخشی از این استدلالها متعلق به برخی مدافعین سربازی حرفهای و خرید سربازی است که پایه بحث خود را بر لیبرالیسم و آزادی انتخاب فردی میگذارند.
اکنون درستی و غلطی هر استدلال، قابل مناقشه است و بهتر است محل اختلاف را خوب بشناسیم تا بدانیم روی چه مسائلی باید بحث کرد و از مباحث حاشیهای دور شد:
- نیروی انسانی ارزان در مقابل استثمار نیروی جوان
- جبران خدمات کشور به افراد
- اخلال در ازدواج و اشتغال
- برابری در مقابل بیتوجهی به تفاوت استعداد
- برابری در مقابل بیتوجهی به حق انتخاب آزاد
- ناکارامدی اقتصادی و امنیتی سربازی اجباری
حال چگونه میتوان پیشنهادی را برای حل مسئله سربازی ارائه کرد که بتواند پاسخگوی این استدلالهای متکثر و متعارض باشد؟ آیا خرید و فروش سربازی یا سربازی حرفهای، پاسخ درستی به این چالشها است؟! آیا این راهحلها، چالشهای جدیدی در مقابل عدالت اجتماعی تولید نمیکنند؟!
در پست «سربازی اجباری یا داوطلبانه؟» تا حدی به این سوالات پرداختهایم.
پ.ن: جهت مطالعه بیشتر ابعاد اخلاقی سربازی اجباری، به مقاله «تحلیل اخلاقی خدمت وظیفه سربازی از منظر نظریههای وظیفهگرا و پیامدگرا» در فصلنامه مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی مراجعه کنید.
دکتر محمد صادق تراب زاده جهرمی
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام