عدالتخواهی در مرز آشفتگی
حیات امنیت در گرو مطالبه عدالت
در بیانیه گام دوم آمده است «انقلاب اسلامی همچون پدیدهای زنده و بااراده، همواره دارای انعطاف و آمادهی تصحیح خطاهای خویش است. انقلاب اسلامی پس از نظامسازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّهی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند».
اگر کلیت جامعه خود را، به مثابه یک سیستم اجتماعی در نظر بگیریم، باید انعطافپذیری لازم برای تغییر در آن را ایجاد کنیم تا پس از هر قدمی که برمیداریم، بتوانیم تصمیمات خود را مورد مطالعه قرار داده و از ایرادات خود درس بگیریم و برای اصلاح اشتباهات خود اقدام کنیم. اما لازمه رسیدن جامعه به چنین قابلیتی برای تغییر و چنین سازگاری میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی چیست؟
به زبان اندیشمندان تفکر سیستمی، سه ناحیه را برای هر سیستم اجتماعی میتوان در نظر گرفت. «ناحیه ثبات»، «ناحیه بی ثباتی» و «مرز آشفتگی». در ناحیه ثبات، سیستم رسمی و قانونی، از ساختارها و فرآیندهای موجود حمایت کرده و به شکلی خشک و انعطافناپذیر، به دنبال حفظ امنیت و کارایی سیستم است اما درصورتی که این بخش، بر تمام سیستم چیره و مسلط شود، هرگونه تغییر یا حتی پرسشی را سرکوب کرده و امکان یادگیری و تحول را از بین میبرد و در طولانی مدت، حتی امنیت سیستم نیز به خطر خواهد افتاد. نهادهای امنیتی در این ناحیه تعریف میشوند و هرگونه نقد و پرسشی را به مثابه تشویش اذهان عمومی و اقدام علیه امنیت ملی برمیشمارند و حتی به علاقهمندان انقلاب اسلامی اجازه نشان دادن زخمها (به تعبیر رهبر انقلاب) و درمان آن را نمیدهند.
در ناحیه بیثباتی نیز، «سیستم سایه» به دنبال پرورش ظرفیتهای نقد، تضاد و تغییر است. سیستم سایه با به چالش کشیدن سیستم رسمی و مورد نقد و سوال قرار دادن عملکرد آن، سیستم رسمی را مجبور به تغییر میکند؛ اما درصورتی که سیستم رسمی نتواند به شکل درستی از ظرفیت سیستم سایه استفاده کند و آن را کنترل کند، کلیت سیستم دچار هرج و مرج خواهد شد و موجودیت آن به خطر خواهد افتاد. جوانان آرمانجو و عدالتخواهی که پرورش یافته آرمان انقلاب اسلامی هستند و نسبت به وضعیت موجود نقد دارند و در پی اصلاح اوضاع کشور هستند، در این نقطه تعریف میشوند. بنابراین حاکمیت برای حرکت در مسیر صحیح نیازمند است تا تعامل درستی را با آنها تعریف کند و هرگونه حذف این جریان منجر به رکود و انحراف انقلاب از مسیر خود خواهد شد.
اما منطقه بهینه و مطلوب برای سیستم در «مرز آشفتگی» تعریف میشود. در مرز آشفتگی، تنشی خلاق و دائمی میان سیستم رسمی و سیستم سایه به وجود خواهد آمد که نتیجه آن رشد و پویایی دائم سیستم خواهد بود. مرز آشفتگی جایی است که سیستم در عین حفظ نظم و کارایی، از تضاد مثبت استقبال کرده و در جهت اصلاح اشتباهات گذشته و تغییرات مثبت استفاده خواهد کرد و امنیت بلندمدت سیستم را در محیط متلاطم، حفظ خواهد کرد. در جامعه امروز ایران نیز موج تحولخواهی در میان جوانان انقلابی آغاز شده است و اگر این انرژی توسط حاکمیت، درونی سازی شود، میتوان به آینده «نظام انقلابی» جمهوری اسلامی امیدوار بود وگرنه با کوتهنظریهای نهادهای امنیتی، تصویری بنبست از مسیر تحولخواهی و عدالتطلبی در ذهن مردم و علاقهمندان انقلاب شکل خواهد گرفت که خسارت آن جبران ناپذیر خواهد بود.
رضا علیاکبر
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام