تجویزها و بایدها در اقامه عدالترصدخانه عدالت اجتماعی

عدالتخواهی در اندرونی نظام؛ توهم یا واقعیت؟

اگر انقلاب اسلامی همواره دارای انعطاف و آماده تصحیح خطاهای خویش است، بنابراین عدالتخواهی اصیل میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی قدرت رسمی تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند

هر حرکت عدالتخواهانه و عدالت‌طلبانه در عقبه‌ی خود معتقد به مبانی است که مبتنی بر آن اهداف خود را دنبال می‌کند. یکی از موضوعاتی که می‌تواند در تعیین مسیر جنبش‌های عدالتخواهی بسیار موثر باشد، نوع نگاه آن‌ها به نظام رسمی مستقر و حاکمیت فعلی کشور است.

در همین رابطه ایده «نهضت-نظام» معتقد است که نظام جمهوری اسلامی پس از استقرار،  محافظه‌کاری، بی‌حرکتی و روزمرگی را جایگزین انقلابی‌گری، پویایی و در یک کلام نهضت کرد و آرمان عدالت را به دست فراموشی سپرد. این ایده با قبول این پیش‌‌فرض که میان نهضت و نظام فاصله اساسی شکل گرفته است، عدالتخواهی را در این می‌داند که نهضت باید به‌صورت فعّال احیا شده و دائماً نظام را مورد نقد قرار دهد تا آرمان عدالت اجتماعی زنده بماند. منطبق با این ایده، نظام همانند یک کالبد بی‌روحی است که نهضت باید روح عدالت را در آن بدمد و به نظام حیاتی دوباره ببخشد.

نظریه دیگر «نظام انقلابی» است که برخلاف پیش‌فرض‌های ایده «نهضت-نظام»، بر این باور است که نظام‌سازی لزوماً به رکود منجر نشده و مردم جدای از نظام اسلامی نیستند. نظریه‌ی نظام انقلابی، یعنی اعتقاد به امکان شکل‌گیری یک نظامِ برخوردار از قانون، ساختار و نهادهای رایج حکومتی، امّا در عین حال انقلابی، پویا و عدالت‌خواه. نظام در این تعریف جدای از مردم نیست و ماهیت نظام اساساً با مردم تعریف می‌شود.

پذیرش هر یک از این دیدگاه‌ها در عمل منجر به یک سبک عدالتخواهی خواهد شد. عدالتخواهی در نظریه «نهضت-نظام»، حاکمیت مستقر را از خود بیگانه می‌داند و در عمل با تمسک به ایده‌هایی نظیر نقد بی‌وقفه نظام، افشاگری‌های پیاپی و بلندکردن فریادهای اعتراض، سعی دارد تا انقلاب خود را از نظام پس بگیرد.

در مقابل جریان عدالت‌خواهی مبتنی بر نظریه «نظام انقلابی»، علیرغم همه انتقادات وارده بر نظام، آن را برآمده از دل انقلاب اسلامی دانسته و سعی دارد تا با روشنگری، تبیین و حرکت‌های اصلاحی مانع از این شود که آرمان‌ نخستین انقلاب در باب عدالت اجتماعی فراموش شود.

به نظر می‌رسد جنبش‌های عدالتخواهی باید تلاش کنند تا با طراحی فکر و اندیشه، عوامل تفرقه انداز میان نظام اسلامی و انقلاب، از بین برود، مردمی‌سازی در بسیاری از امور نهادینه شود و برای بازطراحی نظام به دور از بوروکراسی و مبتنی بر نظریه نظام انقلابی یاری برسانند. چرا که همانطور که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب فرمودند: «انقلاب اسلامی همچون پدیده‌ای زنده و بااراده، همواره دارای انعطاف و آماده تصحیح خطاهای خویش است… انقلاب اسلامی پس از نظام‌سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریه نظام انقلابی تا ابد دفاع می‌کند».

امروزه بوروکراسی افسار گسیخته در کشور اصالت پیدا کرده و مردم را به حاشیه رانده است. دولت‌سازی مبتنی بر نظریه نظام انقلابی نیاز به طرحی دارد که ریشه اصلی آن در مردمی‌سازی و ظهور نهادهای مردمی است.


میثم حاجی قربانی

پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا